حافظیه ی خرم آباد
اشعاری از بزرگان و بنده
نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 12 اسفند 1394برچسب:, توسط داوود امیری |

خبری بزرگ، آمد که اسد امام دین است

تو بپرس از دل خود ،که جواب او همین است

بجز از ولایت او ((طُرقاً جَزعَ ظلوماً ))

((وَ صراطه و هوَ الحق))به یقین که این چنین است

به نوای ((یَومُ أکمَل)) شده دین دوست ((أجمَل))

((فتبارکا بِالرَبّی))که خدای عالمین است

چه مقام کبریایی و چه عزتی که این شاه

سبب قبول ابلاغ رسالت از امین است

((ضَرَبَ اللهُ حجاراً ))به کسی که دشمنش شد

((عجباً عجیبُ جِدّاً))که جزای کفر،این است

دو فرشته ی مقرب به گداییش موظف

که گدای او پناهنده ی حصن آهنین است

(( لَوْ أحَبَّه و   جِبالاً لَتَهافت سریعا))

خود یار گفته این را نه کسی که اهل کین است

نزن ای طلا خودت را به محک ،که بی ولایش

تو که رو سیاه و الماس،کم از خاک زمین است

((بأبی أنتَ و اُمّی)) شده ذکر بندبندم

چه کنم که نام این شیر خدا به لب طنین است

همه از محبت اوست که شعر ناب عاشق

به همین ضعیفیِ خود چه عزیز و دلنشین است

 

 

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.